سلام ، بزارید با این شعر شروع کنم که
بنـی آدم اعضـای یکـدیگـرنـد که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگـر عضـو هـا را نمـانـد قرار
زلزله این بار به آذربایجان آمد و مردم عزیز آذری زبان کشورمان را به خاک و خون کشید .
این زلزله ۶.۲ ریشتری آذربایجان را لرزاند و بسیاری از هم وطنانمان در این حادثه دلخراش جان باختند . از این طریق تسلیت خود و هم روستایی هایم را به تمام بازماندگان و مردم ایران اعلام میدارم .
زلزله برای گیلانی ها آشناست چون بزرگترین و مخرب ترین زلزله تاریخ ایران در سال ۶۹ در رودبار و منجیل آمد . زلزله رودبار تمام خانه ها را ویران کرد و ۳۵.۰۰۰ نفر قربانی گرفت . یادم نمی رود جاده ها دهان باز کرده بودند و خیلی از خانه های روستای من نیز خراب شدن .
سالها از این اتفاق می گذرد ولی خاطرات تلخ همیشه با یک اتفاق دیگر همچون زلزله در فارس ، بم و این بار شهرستان ورزقان زنده می شود . در جریان این حادثه مردم روستای من هم در جهت کمک به مردم زلزله زده دست بکار شدند و در روز عید فطر کمک های نقدی و غیر نقدی خود را در مسجد سید الشهدای بالا محله پهمدان جمع آوری کردند . کار جمع آوری کمکها توسط آقایان نصراله محبوب ، مجید زمانی ، مجید قاسمی و حمید نیکخو انجام پذیرفت.
طبق اطلاعاتی که گرفتم در یک روز یک تن و نیم برنج و مبالغی وجه نقد جمع آوری گردید که با آن انواع کنسرو از جمله تن ماهی، قرمه سبزی، لوبیا و ... به همراه آب معدنی و نوشابه و همچنین پتو خریداری گردید و همان شب آقایان مجید زمانی ، مجید قاسمی و حمید نیکخو با وسیله شخصی به طرف مناطق زلزله زده حرکت کردند . طی صحبتی که با آقای مجید قاسمی داشتم بیان داشت ۸ الی ۹ ساعت مسافرت شبانه داشتند تا به منطقه مذکور برسند و سپس وسایل را بین مردم ، چادر به چادر تقسیم کرده اند.
در این باره با آقای مجید زمانی هم صحبتی داشتم که او اعلام آمادگی خود را برای جمع آوری مرحله دوم کمکها اعلام داشت و گفت با در نظر گرفتن فصل سرما جمع آوری لباس و وسایل گرمایشی را در نظر دارد .
همه ما دست در دست هم می دهیم و کمکهایی هر چند کم را برای مردم هموطن آذربایجانی تقدیم می داریم .
سلام .خداقوت . مثل گذشته جالب نوشتید
آقای درویشی عزیز احساس همدردی شما قابل ستایش است. همسرم اهل آذربایجان هستندو من به شما و همه مردم خوب محله زیبایتان بخاطرزحماتی که متحمل شدیدخسته نباشیدعرض می کنم.
سلام
ممنونم که همیشه در کنار من هستید و به وبلاگتان سر می زنید .
کمک کردن در خون مردم ایران هست و ما هم از این آب و خاکیم .
مرحله دوم کمک به زلزله زدگان آذربایجان هم صورت پذیرفت ولی چونکه نرفتم شمال نتوانستم عکس یامطلبی در این باره بنویسم . در روزهای آینده حتما در مورد مرحله دوم مطلب می نویسم .
همینطور از همه میخوام برای مادرانی که در این زلزله داغ فرزند دیدند دعا کنن
متن خیلی خوبی بود امیدوارم کمکهاتون مثل این متن واقعاً خوب باشه ، در ضمن اعلام آمادگی برای مرحله دوم نداشته باشید واقعاً انجام بدید با تشکر از شما
سلام
کمکهای مرحله دوم هم انجام گرفته و بچه ها مجدد به آذربایجان رفتند من هم در ایند خیلی نزدیک به شمال میرم و مطلب و عکس در باره این موضوع گیر میارم و در وبلاگ می نویسم