آغاز سال نو کنار سفره هفت سین در خانه پدرم در روستای بالامحله پهمدان
نوروز دوباره از راه رسید و زندگی تازه با بهاری دیگر آغاز شد . درختان سیب و گوجه سبز "خالی" شکوفه باران شدند و حال و هوای دیگری در روستایم ایجاد کرد .
نمی دانم از چه زمانی رسم گذاشته شده است : در روستای من و روستاهای اطراف بعد از تحویل سال مردم محل در حیاط مسجد جمع می شوند و جدا از اینکه به مـزار عـزیـزان از دست رفتـه مـی رونـد و سبـزه و گل بر سر مزارشان می گذارند دید و بازدید عید را هم انجام می دهند .
این دید و بازدید به همین جا ختم نمی شود و در بازار محل " مغازه " هم ادامه دارد . این جمع شدنهای اهالی محل در کنار هم یک صفایی دارد که نمی توان به راحتی توصیفش کرد .
من امسال از لحظه تحویل سال در پهمدان بودم . هوا در هفته اول عالی بود که بعد از چند روز بارش برف هم صفای دیگری به این تعطیلات داد.
و همچنین دیدن رفقای قدیمی که شاید چند سالی هم می شد که همدیگر را نمی دیدیم ،روزهای خوب و خوشی را برایم رقم زد .
من مجید درویشی پهمدانی از شما دوستان عزیزی که یک سال دیگر با من بوده اید و وقت گذاشتید و به وبلاگم سر زدید سپاسگزارم و سالی خوب و خوشی همراه با موفقیت و سربلندی برایتان آرزومندم .
" الهی همیشه سرزنده و پیروز باشید "
اتل متل آب کونوس ، تَره دارم خیلی دوس
اتل متل سیر وابیج ، از تی دوری بویُوم گیج
اتل متل گرزنه ، می دیل تُره پر زنه
اتل متل تُرش واش ، مواظب خودت باش
شیمه پیله شب چله مبارک ببی
شهادت امام حسین (ع) و یاران با وفایش بر تمام مسلمانان جهان تسلیت باد
روستای زیبای بالامحله پهمدان امسال محرم نیز همانند سالهای گذشته سیاه پوش به سوگواری سالار شهیدان امام حسین (ع) و اصحاب باوفایش نشست و جوانان و پیر مریدان این امام عزیز مانند همه سال با تشکیل هیئت زنجیرزنی ارادت خالصانه خود را به نمایش گذاشتند .
همانطور که در مطالب گذشته گفته شده به مدت 10 شب مجمعه هایی از غذاها توسط اهالی محل تهیه و به مسجد آورده می شود و در ساعتی مشخص تمام کسانی که در مسجد حضور دارند بصورت دو صف روبروی هم قرار گرفته و مجمعه ها را وسط میگذارند و شام میخورند . همچنین با تشکیل هیئت زنجیرزنی و دسته بردن به محله های اطراف عزاداری می کنند . و بلعکس محل های اطراف نیز هیئت زنجیر زنی و سینه زنی و کرنی زنان به مسجد سید الشهدا بالامحله پهمدان می آورند .
در کنار هیئت های زنجیرزنی و سینه زنی هیئت کرنی زنان (کرنا زنان) هم وجود دارد (کرنی همان طور که در عکسها میبینید به شکل عصا و به طول یک و نیم الی دو متر که با چوب و نی (لولِ) تهیه شده ؛ می باشد و با دمیدن هوا در آن نوعی صدای بم و بلند به گوش می رسد) این هیئت متشکل از 10 نفر و بیشتر می باشند که بوسیله این ابزار موسیقی ساز می نوازند . گروه کرنی زنان توسط یک نفر سرپرستی میشود که در هر مرحله که صدای سازها قطع میگردد نوعی مرثیه میخواند که چوشی خوانی میگویند . تا سالها نمی دانستم و حتی زمان گوش دادن نمی فهمیدم که چه میخوانند ولی مادرم میگوید نوعی مرثیه ست که غریب بودن - تنهایی و . . . به نوعی غصه و غم را میخوانند و مادرم این مرثیه را برایم به آرامی زمزمه میکند .
مردم بیشتر کرنی زنان را بر سر مزار عزیزانشان میبرند تا بر سر قبرشان کرنی زده شود و چوشی خوانده شود و در عوضش مقداری پول نیز به سرپرست گروه داده میشود .